مسعود رضایی کارشناس تاریخ معاصر در گفتگو با جام جم آنلاین با اشاره به واقعه کشف حجاب در ایران خاطرنشان کرد: سابقه و پیشینه این اتفاق به دوره اعلام موجودیت فرقه بابیه و حضور سیدمحمدعلی باب برمی گردد که در بین اعضای این گروه فردی به نام طاهره قره العین در یک اجتماع عمومی کشف حجاب کرد. بانیان فرقه بابیه آغازگران کشف حجاب وی ادامه داد: براساس دیدگاه بابیه به دلیل اینکه از نظر آنها دین جدیدی ظهور پیدا کرده و به همین خاطر قوانین اسلام هم با پیدایش این آیین نو باید منسوخ میشد بنابراین التزام به بسیاری از قوانین شرعی مثل حجاب موضوعیتی نداشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر با بیان اینکه پذیرش موضوع کشف حجاب حتی در بین گروندگان به فرقه بابیه هم با چالشهایی روبرو بود تصریح کرد: بخش عمدهای از کسانی که به این جریان گرایش پیدا کرده بودند از قشر سنتی جامعه محسوب میشدند و به همین خاطر با این مساله کنار نمیآمدند و به استناد منابع بابیه در جریان کشف حجاب قره العین، فردی از گروندگان به این فرقه، چون نمیتوانست پذیرای این موضوع باشد با خنجر گلوی خود را برید. البته باید به این نکته حتما توجه داشت که بابیه و برخی دیگر از آیینهای دست ساز تحت حمایتهای روسیه و انگلیس دولتهای استعماری آن دوره بودند و کاملا در جهت منافع آنها حرکت میکردند.
اسلام زدایی؛ هدف روشنفکران غربگرا رضایی به برخی تکاپوهای روشنفکران غربگرا در عرصههای فرهنگی برای آماده سازی جامعه
ایرانی جهت پذیرش مظاهر تمدنی غرب اشاره کرد و گفت: با توجه به گسترش ارتباطات میان کشورمان برخی از کشورها اروپایی تعدادی از روشنفکران به غرب سفر کردند و مظاهر
اجتماعی آنجا را دیدند و مجذوب این سبک زندگی شدند و با توجه به وادادگی در برابر فرهنگ غربی، دوری از سنتها و خودباختگی در برابر فرنگ را ترویج کردند و حتی بر این نکته تاکید داشتند که مردم ایران باید از فرق سر تا نوک پا غربی شوند و کم کم این تفکر در بین برخی از اشراف و درباریان نفوذ پیدا کردند و آنها در محافل خصوصی خودشان تقیدی به حفظ حجاب نداشتند و البته باید گفت که باز هم موضوع بی حجاب در جامعه ایرانی عمومیت پیدا نکرد. کشف حجاب اقدامی در چارچوب سیاستهای استعمار انگلیس وی با اشاره به فراهم آوردن تمهیدات ویژه از سوی پهلوی اول برای عمومیت پیدا کردن کشف حجاب در ایران اظهار کرد: مساله کشف حجاب یکی از اقداماتی بود که در چارچوب سیاستهای انگلیس به عنوان قدرت استعماری آن موقع در ایران دنبال میشد.
رضایی اضافه کرد: انگلیسیها در پی آن بودند که ایران را به نحوی تحت سیطره خودشان قرار دهند که به هیچ وجه امکان بیرون آمدن از زیر بار این سلطه وجود نداشته باشد، چون کشورمان با توجه به داشتن ذخائر مهم انرژی مثل نفت و همچنین موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیکی و دسترسی به خلیج فارس و دلایل سیاسی و اقتصادی متعدد جایگاه خاصی در نگاه استعماری انگلیس داشت. وی با اشاره به وقوع قیامها و جنبشهایی مثل تنباکو، نهضت مشروطه، اعتراض علیه قرارداد رویتر و مخالفت با قرارداد ۱۹۱۹ تاکید کرد: انگلیسی این تجربه را داشتند که قریب به اتفاق این جنبشهای اعتراضی حاوی رگههای پررنگ اسلامی است و دین در جامعه ایرانی ریشه دوانده و به عنوان فرهنگ غالب وجود دارد؛ بنابراین یکی از مهمترین برنامههایی که در دستور کار خود قرار دادند اسلام زدایی بود. این پژوهشگر تاریخ معاصر اظهار کرد: یکی از مراحل پیشبرد سیاست اسلام زدایی انگلیسیها برخورد با حجاب به عنوان یکی از نمادهای اساسی و مهم اسلام بود و بر این باور بودند که برداشتن حجاب و ترویج بی حجابی زمینه را برای تضعیف فرهنگ اسلامی در ایران فراهم میآورد و بنابراین آنچه را که رضا شاه در این حوزه انجام داد باید در این چارچوب کلی مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. وی با اشاره به اینکه ادعای رضا خان برای کشف حجاب فراهم آوردن فرصتی برای حضور
زنان در عرصه اجتماع بود تصریح کرد: چنین مدعایی نشاندهنده کوته فکری پهلوی اول بود. او تصور میکرد که یکی از دلایل عقب ماندگی ایران، حجاب زنان است و اگر پوشش از سر زنان برداشته شود جامعه ایران پیشرفت خواهد کرد. تردیدی نیست که این نگاه کاملا ساده اندیشانه و ابلهانه است.
رضایی خاطرنشان کرد: رضا شاه در سفر به ترکیه به تصور اینکه این کشور با دست برداشتن از مظاهر دینی مسیر پیشرفت را طی کرده است موضوع کشف حجاب را به صورت جدی در دستور کار خود قرار داد. این در حالی بود که با بی حجاب شدن زنان، کشورمان روند ترقی را طی نکرد و اساسا برداشتن حجاب هیچ تاثیری در تحولات علمی، فرهنگی، سیاسی و صنعتی کشور ما نداشت و اقدام پهلوی اول را باید صرفا در چارچوب سیاستهای کلان غربگرایانه با طراحی انگلیسی و دستیاری عوامل فرهنگی و سیاسی وابسته به فرهنگ غربی دانست. وی با اشاره به طرح برخی از شبهات از سوی پهلوی ستایان مبنی بر اینکه کشف حجاب زمینه آزادی زنان را فراهم کرد گفت: بحث بیرون آمدن از خانه و حضور در اجتماعی ارتباطی با حجاب نداشت و دختران ایرانی در همان موقع به شیوههای مختلف تحصیل و فعالیتهای اجتماعی داشتند و اگر رضا شاه به دنبال تعالی موقعیت زن ایرانی بود چرا تنها مانع را برداشتن پوشش از سر بانوان میدانست و اساسا این چه تفکری است که اگر دختری میخواست به مدرسه یا دانشگاه برود یا در اداره و کارخانهای کار کند باید حتما حجاب از سر میداشت. شکاف در جامعه ایران این پژوهشگر تاریخ معاصر با بیان اینکه کشف حجاب موجب شکاف در جامعه ایرانی شد تصریح کرد: رضا شاه اگر در ادعای ارتقای وضعیت اجتماعی زنان صادق بود میتوانست ترتیباتی اتخاذ کند که آن بخشی از زنان ایرانی که مایل به تحصیل و فعالیتهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بودند با رعایت موازین شرعی وارد عرصههای اجتماعی میشدند، اما با کاری که تحت عنوان کشف حجاب صورت گرفت متاسفانه این موقعیت را ایجاد کرد که بسیاری از خانوادههای مذهبی از ترس آسیب اجتماعی ناشی از کشف حجاب از ورود دختران خود به مدارس و مراکز آموزشی جلوگیری کنند. رضایی با اشاره به فراهم آمدن موقعیتهای فراوانی برای کار و تلاش و فعالیتهای اجتماعی بانوان در جمهوری اسلامی خاطرنشان کرد: بعد از انقلاب و مهیا بودن فضای عمومی دختران و بانوان با رعایت موازین اسلامی در مراکز آموزشی، اداری، ورزشی، صنعتی و ... حضور پیدا کردند و اگر آمارهای مربوط به تعداد دختران در مراکز آموزشی از سال ۱۳۱۴ تا ۱۳۵۷ و همچنین از سال ۱۳۵۷ تا به امروز مورد بررسی قرار گیرد کاملا مشخص است که حضور بانوان ایران در عرصههای اجتماعی در دوران بعد از انقلاب رشد فزایندهای پیدا کرده است.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: کشف حجاب
رضا شاه
حکومت پهلوی
انقلاب اسلامی
مسعود رضایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۶۹۴۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای تماشای بازیگران ترکیهای یا قصۀ شمس و مولانا؟
عصر ایران؛ رضا صائمی- نمیتوان دلبستۀ هنر و ادبیات ایرانزمین بود و به تماشای فیلم «مست عشق» وسوسه نشد. قصۀ رابطۀ شمس و مولانا آنقدر حیرتانگیز و پر رمز و راز و پرکشش است که تماشای «مست عشق» به قصد رمزگشایی آن میتواند هر علاقهمند به عرفان را به سالنهای سینما بکشاند.
با این حال وقتی به تماشای فیلم به سینمای آزادی رفته بودم، از پچپچ و واکنشهای برخی از تماشاگران اطرافم دریافتم گویی برخی بیشتر برای تماشای بازیگران ترکیهای به تماشای فیلم آمده بودند و با دیدن آنان بر پرده سینما یا کنار بازیگران ایرانی فیلم به وجد آمده و درباره حضور آنها در فلان سریال ترکی حرف میزدند.
البته یکی از عناصر و عوامل مهم جذب مخاطب و رونق گیشه و فروش هر فیلم، حضور ستارگان سینمایی و بازیگران محبوب در آن اثر است. چنانکه برای بسیاری از مخاطبان حضور شهاب حسینی و پارسا پیروزفر در این فیلم و همبازی شدن آنها یکی از انگیزههای مهم تماشای فیلم است و این فیالذات چیز بدی نیست و البته حضور یک ستاره سینمایی خارجی هم میتواند به همین اندازه جاذبه داشته باشد اما اینکه برخی از تماشاگران ایرانی تنها به حضور بازیگران ترکیهای در فیلم بیش از قصه آن توجه کنند عجیب است. آن هم قصۀ دو تن از مفاخر و مشاهیر ایرانی که حیرتانگیزترین شخصیتها در تاریخ و ادبیات کهن فارسیاند.
به گمانم آنچه در فیلم «مست عشق» بیش از بازیگران آن چه ترکیهای و چه ایرانی مهم است خود شخصیتهای اصلی قصهاند یعنی شمش و مولانا. شخصیتهایی که دراماتیک و سینمایی نیستند بلکه واقعیاند. شخصیتهایی که باید قدر ببینند و بر صدر نشینند.
اساسا فیلمی از جنس «مست عشق» ساخته شد تا دو تن از مهمترین شخصیتهای تاریخ ادبیات ما به مردم معرفی شود. شخصیتی که آوازهشان جهانی شده و در وطن خودمان کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. اینکه حضور بازیگران ترکیهای و حتی ایرانی تنها انگیزه تماشای «مست عشق» باشد ضد فیلم است.
فیلمی که از زبان شمس و مولانا بر خودشناسی تاکید میورزد تا بتوان از ظواهر دنیوی عبور کرد و به درک باطن جهان و جان خویش رسید. البته فیلم این ظرفیت ذائقهپذیری را در خود دارد و تماشای بابصیرت آن میتواند به تماشاگر کمک کند تا از ظاهر پرستی عبور کند.
با این همه چنان که اشاره شد این واقعیت غیر قابل انکار است که کثیری از تماشاگران ایرانی به شوق تماشای بازیگران ترکیهای به دیدن «مست عشق» میروند و این در حالی است که «بنسو سورال» یکی از بازیگران ترکیهای این فیلم گفته است حضور در این فیلم و حسن فتحی او را متحول کرده و بعد از این در هر نقشی بازی نمیکند.
ضمن اینکه از حیث بازیگری، بازیگران ما در سطح بالاتری قرار دارند و تماشاییترند. گرچه مهمترین مولفه و عنصر جذابیت و تماشایی بودن «مست عشق» نه بازیگران آن که دو شخصیت اصلی و واقعی آن یعنی شمس و مولاناست.
هیچ مایه و سرمایه ای برای تبلیغ«مست عشق» به اندازه خود این شخصیت نیست و کاش هر فیلمی را به تناسب جایگاه سوژهاش به تماشا بنشینیم نه چیدمان و ترکیب بازیگرانش. نمایش تصویری قصه شمس و مولانا کافی است تا از تماشای «مست عشق» سرمست شویم.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: «مست عشق» نیامده رکورد فروش روز اول سینمای ایران را شکست